ترجمه در زبان و ادبیات عربی
سید مهدی مسبوق؛ سولماز غفاری
چکیده
دهستانی به خاطر ترجمه الفرج بعد الشدة از شهرت بالایی برخوردار است. امروزه با گسترش مطالعات ترجمه، نقد ترجمه در صدد است که ترجمه را نسبت به متن اصلی ارزیابی کند و کیفیت آنرا بسنجد و نیز به نحوه عملکرد مترجم در ترجمه پی ببرد. یکی از الگوهای متناسب نقد ترجمه الگوی کاتارینا رایس میباشد که کمتر مورد عنایت پژوهشگران واقع شده است. با توجه ...
بیشتر
دهستانی به خاطر ترجمه الفرج بعد الشدة از شهرت بالایی برخوردار است. امروزه با گسترش مطالعات ترجمه، نقد ترجمه در صدد است که ترجمه را نسبت به متن اصلی ارزیابی کند و کیفیت آنرا بسنجد و نیز به نحوه عملکرد مترجم در ترجمه پی ببرد. یکی از الگوهای متناسب نقد ترجمه الگوی کاتارینا رایس میباشد که کمتر مورد عنایت پژوهشگران واقع شده است. با توجه به جامعیت تکنیکهای نقد ترجمه در الگوی کاتارینا رایس نسبت به سایر مدلهای ترجمه، پژوهش حاضر میتواند ضمن تطبیق الگوی مورد نظر رایس، تحلیل جامعی از ترجمه فارسی کتاب الفرج بعد الشدة از دو منظر زبانشناختی و فرازبانی ارائه نماید؛ چرا که اختلاف ساختمانی دو زبان قطعا در فرآیند ترجمه چشمگیر و غیرقابل انکار است و این مساله در پژوهشهای ترجمه و مطالعات زبانشناسی میتواند مفید واقع شود. با توجه به گستردگی حجم کتاب، باب اول آن به عنوان پیکرۀ پژوهش مورد بررسی قرار گرفت. برآیند پژوهش نشان داد که ترجمه دهستانی ترجمهای اقتباسی از «الفرج بعد الشدة» است. مترجم با کاربست معادلهای همسو با زبان مقصد و ایجاد تغییرات معنایی شامل کاهش، افزایش و حذف زبان ترجمه را طبیعی نموده است. در تطبیق ترجمه او با نظریه کاتارینا رایس نیز مشخص شد مترجم محتوا محوری را نقش غالب زبان مقصد درنظر گرفته است.
سولماز غفاری؛ سید مهدی مسبوق؛ صدیقه زودرنج
چکیده
ترجمه، بازسازی و بازآفرینی یک متن در زبانی دیگر است که مستلزم تسلط کامل مترجم به عناصر و دلالتهای درون و برون زبانی متن مبدأ و نیز دلالتها و نشانههای متنی و غیرمتنی زبان مقصد است و به معادلیابی و انتقال واحدها و صورتهای زبانی محدود نمیشود. ارتباط تنگاتنگ میان زبان فارسی و عربی باعث دادوستدهای پرشماری بین این دو زبان ...
بیشتر
ترجمه، بازسازی و بازآفرینی یک متن در زبانی دیگر است که مستلزم تسلط کامل مترجم به عناصر و دلالتهای درون و برون زبانی متن مبدأ و نیز دلالتها و نشانههای متنی و غیرمتنی زبان مقصد است و به معادلیابی و انتقال واحدها و صورتهای زبانی محدود نمیشود. ارتباط تنگاتنگ میان زبان فارسی و عربی باعث دادوستدهای پرشماری بین این دو زبان شده که از جملۀ آنها ترجمۀ کتاب «مرزباننامه» سعدالدین وراوینی توسط ابن عربشاه در سدۀ نهم است. ابن عربشاه در ترجمۀ خود، رویکردی اقتباسی و آزاد اتخاذ کرده و کوشیده با ایجاد دگردیسی و بازآفرینی متن اصلی بر ترجمه خود، لباس تألیف بپوشاند. پژوهش پیشرو با تکیه بر الگوی وینه و داربلنه و با هدف ارزیابی و کیفیتسنجی ترجمۀ ابن عربشاه و تبیین میزان بهرهگیری او از مؤلفههای ترجمۀ اقتباسی سامان یافته است. با توجه به گستردگی حجم کتاب، باب پنجم آن به عنوان پیکرۀ پژوهش مورد بررسی قرار گرفت. برآیند پژوهش نشان داد که «فاکهۀالخلفاء» ترجمهای اقتباسی از مرزباننامه است و مترجم با کاربست معادلهای همسو با زبان مقصد، جایگزین کردن عبارات ساده به جای ساختارهای پیچیده، افزایش و کاهش معنای واژگان، زبان ترجمه را عادی و طبیعی کرده است. در تطبیق ترجمۀ ابن عربشاه با الگوی وینه و داربلنه نیز مشخص شد که مترجم از رهگذر ترجمۀ غیرمستقیم و با بهرهگیری از تکنیکهای جابهجایی، تغییر بیان، معادلیابی و اقتباس، دگرگفتی دیگر از اثر گرانسنگ «مرزباننامه» ارائه داده است. مؤلفه جابهجایی پربسامدترین مؤلفه است و دو مقولة اطناب و افزودهسازی بیشتر در سطح عبارت و جمله بهکار رفته و اطنابگویی باعث شده در مجموع حجم فاکهۀالخلفاء نسبت به مرزباننامه افزایش یابد. مؤلفۀ تغییر بیان پس از جابهجایی، پرکاربردترین مؤلفه است.